کتاب ها به شما امکان دسترسی به هوشمندترین مغزهای سیاره ما را می دهند. و یادگیری از بزرگترین متفکران و متفکران سرعت شما در رسیدن به سلامتی ، ثروت و خرد است.

با این حال ، خواندن فی نفسه زندگی شما را بالا نمی برد. شما می توانید 52 کتاب در سال بخوانید بدون اینکه اصلا تغییر کنید.

کوهنورد اجتماعی دیل کارنگی می گفت دانش تا زمانی که به کار گرفته نشود قدرت نیست. و برای استفاده از آنچه خوانده اید ، ابتدا باید آنچه را آموخته اید به خاطر بسپارید .

فیزیکدان برنده جایزه نوبل ، ریچارد فاینمن (1918–1988) برای یادآوری آموخته های خود متخصص بود. بیل گیتس چنان از تعلیم و تربیت خود الهام گرفت که فاینمن را "بزرگترین معلمی که من هرگز نداشته ام" نامید.

چرا اکثر مردم آنچه را که می خوانند فراموش می کنند

بیشتر افراد مصرف را با یادگیری اشتباه می گیرند. آنها فکر می کنند خواندن ، تماشا یا شنیدن اطلاعات باعث می شود اطلاعات به آنها بچسبند.

تا زمانی که حافظه عکاسی نداشته باشید ، هیچ ایده ای نمی تواند فراتر از حقیقت باشد.

برای محافظت از خود در برابر تحریک بیش از حد ، مغز ما بیشتر آنچه را که مصرف می کنیم فیلتر می کند و فراموش می کند. اگر همه چیزهایی را که جذب می کنیم به یاد بیاوریم ، دیگر نمی توانستیم در دنیای خود فعالیت کنیم.

اما اکثر مردم مانند مغزشان همه چیز را حفظ می کنند. تمرکز آنها بر مطالعه تعداد مشخصی کتاب در سال است. با تمرکز بر کمیت ، به جای یادگیری ، هر آنچه را که بخوانند فراموش می کنند. در نهایت ، برای آنها ، مطالعه فقط یک سرگرمی است.

شوپنهاور بود که قبلاً در دهه 1850 اظهار داشت: "وقتی می خوانیم ، شخص دیگری برای ما فکر می کند: ما فقط روند ذهنی او را تکرار می کنیم." بنابراین برای یادگیری ، باید خودمان فکر کنیم.

شخصی که بدون مکث برای فکر کردن و تأمل مطالعه می کند ، چیزی را که می خواند به خاطر نمی آورد و اعمال نمی کند.

شما می توانید این افراد را به راحتی متوجه شوید. به عنوان مثال ، آنها می گویند که کتابی خوانده اند ، اما فاقد کلمات لازم برای توضیح اقدامات خود هستند. احتمالاً آنها چیزی از خواندن آن یاد نگرفته اند.

مورتیمر آدلر آن را بهترین هنگامی که نوشت: ". کسی که می گوید او می داند آنچه که او فکر اما نمی تواند آن را بیان معمولا نمی داند که آنچه او فکر می کند"

خوشبختانه راهی برای برون رفت از آن وجود دارد. ما واقعاً می توانیم از آنچه می خوانیم درس بگیریم. و ما مدتهاست که این موضوع را می دانیم.

چگونه می توانید آنچه را که خوانده اید به خاطر بسپارید

آموزش موثرترین راه برای جاسازی اطلاعات در ذهن شماست. به علاوه ، این یک روش آسان برای بررسی اینکه آیا آنچه خوانده اید را به یاد آورده اید. زیرا قبل از تدریس ، باید چندین مرحله بردارید: اطلاعات مربوطه را فیلتر کنید ، این اطلاعات را سازماندهی کنید و آنها را با استفاده از واژگان خود بیان کنید.

فاینمن این روند را مانند هیچ یک دیگر تسلط پیدا نکرد. مردم زمان او او را می شناختند که می تواند پیچیده ترین فرایندها را به ساده ترین زبان توضیح دهد. آنها به فاینمن " توضیح دهنده بزرگ " لقب دادند .

اگر به دنبال روشی برای شارژ بیش از حد یادگیری و هوشمندتر شدن هستید ، ممکن است بهترین روش برای یادگیری کاملاً هر چیزی ، تکنیک Feynman باشد. می توانید آن را به عنوان الگوریتمی برای یادگیری تضمینی در نظر بگیرید.

تکنیک فاینمن یک روش این است که ما به یاد داشته باشید آنچه که ما با استفاده از بسط و ارتباط مفاهیم به عنوان خوانده شده. این ابزاری برای به خاطر سپردن مطالبی است که می خوانید با توضیح آن به زبان ساده و ساده.

نه تنها تکنیک فاینمن یک دستورالعمل شگفت انگیز برای یادگیری است ، بلکه دریچه ای به روش دیگری برای تفکر است که به شما امکان می دهد ایده ها را از هم بپاشید و آنها را از پایه بازسازی کنید.

چیزی که من در مورد این مفهوم دوست دارم این است که این رویکرد به طور شهودی معتقد است که هوش یک روند رشد است ، که با کار Carol Dweck ، که تفاوت بین یک ذهنیت ثابت و رشد را به زیبایی توصیف می کند ، به خوبی نتیجه می گیرد . در اینجا نحوه کار آن آورده شده است.

4 قدم که باید بردارید

در حقیقت ، تکنیک فاینمن شامل چهار مرحله است: شناسایی موضوع ، توضیح مطالب ، شناسایی خلا gap دانش ، ساده سازی توضیحات. نحوه کار برای هر کتابی که می خوانید به شرح زیر است:

شماره 1 کتابی را که می خواهید به خاطر بسپارید انتخاب کنید

بعد از اتمام کتابی که ارزش یادآوری آن را دارید ، یک ورق خالی بیرون بیاورید. آن را با نام کتاب عنوان کنید.

سپس ، تمام اصول و نکات اصلی را که می خواهید به خاطر بسپارید ، ذهنی به یاد آورید. در اینجا ، بسیاری از مردم اشتباه می کنند که به سادگی جدول مطالب یا موارد برجسته خود را کپی می کنند. با یادآوری نکردن اطلاعات ، آنها از قسمت یادگیری صرف نظر می کنند.

کاری که می خواهید در عوض انجام دهید ، بازیابی مفاهیم و ایده ها از حافظه خودتان است. بله ، این به قدرت مغزی شما نیاز دارد. اما با فکر کردن در مورد مفاهیم ، شما یک تجربه یادگیری موثر ایجاد می کنید.

در حین نوشتن نکات کلیدی خود ، سعی کنید از ساده ترین زبانی که می توانید استفاده کنید. غالباً ، از اصطلاحات پیچیده و پیچیده استفاده می کنیم تا ناآگاهی خود را پنهان کنیم. کلمات بزرگ و "کلمات متخصص" کرکی ما را از رسیدن به اصل موضوع باز می دارند.

"اگر نمی توانید آن را به سادگی توضیح دهید ، به اندازه کافی خوب آن را درک نمی کنید."

- آلبرت انیشتین

شماره 2 وانمود کنید که در حال توضیح دادن مطالب برای یک کودک 12 ساله هستید

این ساده تر از آنچه هست به نظر می رسد. در حقیقت ، توضیح مفهوم به ساده ترین شکل ممکن به درک عمیق نیاز دارد.

زیرا وقتی یک ایده را از ابتدا تا انتها برای یک کودک 12 ساله توضیح می دهید ، خود را مجبور می کنید روابط و ارتباطات بین مفاهیم را ساده کنید.

اگر یک کودک 12 ساله در اطراف ندارید ، یک دوست علاقه مند پیدا کنید ، یک پیام صوتی برای یک گروه متفکر ضبط کنید ، یا توضیحات خود را به عنوان یک مرور در آمازون ، گودریدز یا Quora بنویسید.

شماره 3 خلا دانش خود را شناسایی کرده و دوباره بخوانید

توضیح نکات کلیدی کتاب به شما کمک می کند آنچه را نفهمیدید. معابر وجود دارد که شما کاملاً شفاف هستید. در سایر نقاط ، شما مبارزه خواهید کرد. این نکات ارزشمند برای کاوش عمیق تر است.

فقط هنگامی که خلا دانش را پیدا می کنید - جایی که یک جنبه مهم را حذف کنید ، کلمات را جستجو می کنید یا در پیوند دادن ایده ها با یکدیگر مشکل دارید - می توانید واقعاً شروع به یادگیری کنید.

وقتی می دانید در کجا گیر کرده اید ، به کتاب خود برگردید و قسمت را دوباره بخوانید تا زمانی که بتوانید آن را به زبان ساده خود توضیح دهید.

پرکردن خلا دانش خود گام دیگری است که لازم است تا واقعاً بخوانید آنچه را می خوانید و حذف آن منجر به توهم دانش می شود.

شماره 4 توضیح خود را ساده کنید (اختیاری)

بسته به پیچیدگی یک کتاب ، ممکن است بتوانید ایده های بعد از ایده قبلی را توضیح دهید و به خاطر بسپارید. اگر مطمئن نیستید ، می توانید یک لایه ساده سازی اضافی اضافه کنید.

یادداشت های خود را با صدای بلند بخوانید و آنها را به ساده ترین روایت ممکن تنظیم کنید. هنگامی که توضیح ساده به نظر می رسد ، این یک شاخص عالی برای انجام کار مناسب است.

فقط وقتی می توانید آنچه را که می خوانید با زبان ساده توضیح دهید ، می دانید که مطالب را به درستی درک کرده اید.

غذای آماده

همه ما از تجربیات خود می دانیم که دانش بی فایده است مگر اینکه به کار گرفته شود. اما با فراموش کردن آنچه می خوانیم ، هیچ راهی برای استفاده از آن در زندگی ما وجود ندارد.

مونتین در یکی از مقاله های خود به این واقعیت اشاره کرد که در آن نوشت :

ما دانش و نظرات مردان دیگر را بر اساس اعتماد می پذیریم. که یک یادگیری بیکار و سطحی است. ما باید آنها را از خودمان بسازیم. ما دقیقاً مانند مردی هستیم که به آتش نیاز داشت ، برای آوردن آن به خانه همسایه اش رفت و یک خانه بسیار خوب را در آنجا پیدا کرد و بدون اینکه بخواهد خانه ای را به خانه برگرداند ، خودش را گرم کرد. اگر هضم نشود ، اگر به ما تبدیل نشود ، اگر از ما تغذیه و حمایت نکند ، شکم ما پر از گوشت است چه فایده ای دارد؟

تکنیک Feynman یک روش عالی برای ساختن خرد خود از کتاب است. این راهی برای از بین بردن ایده ها و بازسازی آنها از پایه است.

در اینجا چهار مرحله وجود دارد که می خواهید به خاطر بسپارید:

  • یک کتاب را انتخاب کنید ، یک صفحه خالی دریافت کنید و آن را عنوان کنید
  • آن را به زبان ساده و ساده به کودک 12 ساله بیاموزید
  • خلا knowledge دانش را شناسایی کرده و آنچه را فراموش کرده اید بازخوانی کنید
  • توضیحات خود را مرور و ساده کنید (اختیاری)