من حدود 2 سال است که با دوست پسر فعلی ام دوست هستم. او این امتیاز را پیدا می کند که اولین رابطه واقعی من باشد. خوش شانس او! برای سابقه این که او تجربه چندانی از من ندارد ، فقط یک رابطه واقعی قبل از من دارد. من معاشقه و قرارهایم را تجربه کرده ام اما هیچ چیز جدی نبوده است. من هرگز تصور نمی کردم با آن پسران آینده بسازم.
این اولین باری بود که عاشق کسی می شدم ، که شوک بزرگی بود زیرا مدتها مجرد بودم. من همیشه تصور می کردم که خاله مجرد خنک خواهم بود که بسیار سفر می کند. من آرزو داشتم که یک عروسی داشته باشم ، متاهل باشم و یک خانواده تشکیل دهم ، اما مردی که در این خیالات بود هرگز واقعی نبود. من از تنها بودن لذت می بردم و در آن وضعیت راحت بودم. هیچ مردی که با او ملاقات کردم نمی توانست آن نقش شوهر و پدر فرزندانم را که در ذهنم ایجاد کردم پر کند. من به شدت محافظت می شدم و از استفاده مردها خودداری می کردم. بنابراین ، من به دنبال زندگی یک سوگ من بودم تا شاید کسی را پیدا کنم که دروازه های محافظت شده من را باز کند.
این طرز فکر تا زمانی خوب بود که من با دوست پسرم در Match.com در فوریه سال 2019 آشنا شدم. ما اولین قرار ملاقات خود را بعد از یک هفته ارسال پیام کوتاه با استفاده از تعداد زیادی GIF ، شکلک و بیت موجی داشتیم. ما بلافاصله روی نوشابه های ودکا و آهک در یک میله کم نور کلیک کردیم. ما درمورد ورزش بحث کردیم و از داستان های ترسناک دانشگاه می خندیدیم. ما را بوسیدیم و با لبخندی تابناک گفت که صبر نمی کند تا دوباره من را ببیند.
می توانستم روحیه خوش اخلاق او را حس کنم و احساس می کردم که می توانم به او در مورد تمام قسمتهایم ، حتی قسمتهای تاریک خودم اعتماد کنم. او از اضطراب من حمایت کرد و به من اطمینان داد که به جایی نمی رود. چهار ماه بعد از رفتن به یک توپ واقعی برای کار پدرش ، او گفت: "دوستت دارم". تقریباً انگار دنیا به آرامی حرکت می کرد و مغز من سعی داشت آن لحظه را دوباره پخش کند. فکر می کردم هرگز این کلمات را نخواهم شنید. من با هیجان و تقریبا ناباوری آن را فریاد زدم. من هرگز علاقه او به من را به عنوان یک فرد کامل زیر سوال نبردم. او هوش ، زیبایی ، اشتیاق ، هیجان واقعی زندگی و دلسوزی من را تحسین می کرد. من او را بخاطر اخلاق کاری ، دلسوزی ، مفید بودن ، حمایت از طبیعت و چهره خوش تیپ تحسین کردم.
اکنون تقریباً دو سال داریم. روابط ما از طریق یک بیماری همه گیر اتفاق افتاده است که قفل شدن باعث شده تا ما سه ماه دیگر را نبینیم. تقریباً انگار رابطه ما باید از ابتدا شروع شود. در طول این یک سال و نیم ، من چند چیز در مورد چگونگی کار روابط یاد گرفته ام. بچه ها ، روابط برای ضعف قلب نیست اجازه دهید به شما بگویم. آنها مقداری سخت کوشی و فداکاری می کنند. این شما را از "این مرد آخرین عصب من است!" به "واو او خیلی متفکر" در طی یک روز است. ممکن است شما عقل خود را مرتبا زیر سوال ببرید ، اما در پایان روز ، این شخص شماست که شما را خوشحال می کند. بله ، عشق چنین سفری است.
در بعضی مواقع ، داشتن یک رابطه می تواند استرس آور باشد زیرا من مطمئن نیستم که روابط چگونه کار می کند. این اولین مورد من است و من نمی دانم چه کاری انجام می دهم. من بیش از حد فکر می کنم ، این باعث می شود که مسائل کوچک را بیش از آنچه که باید نگه دارم. اضطراب من باعث می شود در نقاطی زود رنج باشم یا خستگی روحی ام به حد خستگی رسیده است. من می خواهم ارتباط برقرار کنم ، اما نمی خواهم در مورد چیز کوچک معامله بزرگی انجام دهم. اضطراب من در موجی از نگرانی بر سرم خراب می شود و ذهنم غرق می شود. نگرانم خیلی زیادم؟ من کافی نیستم؟ آیا استرس بیشتری به زندگی او وارد می کنم؟ آیا می توانم حمایت بیشتری داشته باشم؟ سپس فکر می کنم من بدترین دوست دختر جهان هستم.
سپس ، لحظات سعادت مطلق وجود دارد. ما می خندیم تا زمانی که گریه کنیم ، از اوایل سال 2000 قلب خود را برای معلمان مدرسه راهنمایی می خوانیم ، هنگام آشپزی در آشپزخانه او با هم می رقصیم ، در ماجراهای مسیر دوچرخه سواری خود با طبیعت ارتباط برقرار می کنیم ، در حالی که به تماشای مورد علاقه خود می پردازیم ، در آغوش گرفتن احساس راحتی می کنیم نشان می دهد ، ما یکدیگر را با سفرهای جاده ای خود به خود غافلگیر می کنیم و عشق را در نجواهای صبحگاهی خود پیدا می کنیم.
از طریق بسیاری از جلسات درمانی ، من اضطراب خود را در روابطم حل می کنم. در اینجا برخی از درس ها و نکاتی است که من در طول جلسات خود کار کرده ام. اینها به عنوان "سه C" شناخته می شوند.
ارتباط: این مانع بزرگی است که برای پرش از آن لازم بود. من از فکر انتقال احساسات خود پریشان می شوم. آسیب پذیری مرا تا هسته اصلی من تکان می دهد. من یاد گرفته ام ، در یک رابطه متعهدانه باید ارتباط برقرار کنم. دوست پسر من ذهن خوان نیست و اگر چیزی من را آزار می دهد باید به او بگویم تا بتوانیم برای دستیابی به یک راه حل با هم کار کنیم. یک نکته فوق العاده مهم برای اطمینان این است که از برقراری ارتباط موثر اطمینان حاصل کنید. برای برقراری ارتباط با شریک زندگی خود ، باید ارتباط صادقانه و باز داشته باشید. شما همچنین باید گوش دهید تا درک کنید ، نه اینکه همیشه پاسخ دهید. بشنوید که شریک زندگی شما از کجا می آید و سعی کنید دلسوزی کنید. با سکوت مسئله برطرف نخواهد شد. این فقط به جای بحث و گفتگو ، به بحث و جدال خواهد پرداخت. فریاد زدن روی هم راه حلی ایجاد نمی کند.
از عباراتی مانند "من این احساس را دارم زیرا ____________________" استفاده کنید
" متوجه هستم که شما از کجا می آیید"
"من دیدگاه شما را می بینم اما این احساسی است که من نسبت به _______________"
"من می خواهم آنچه را که در ذهن من است با شما به اشتراک بگذارم."
"من از اینکه احساس شما را چنین احساس می کنم عذرخواهی می کنم ، این هدف من نبوده است و می توانم ببینم که چرا شما را ناراحت کرده است."
"من می خواهم در این مورد با شما ارتباط برقرار کنم لطفا به من بگویید چگونه می توانم به شما کمک کنم"
2. سازش: دو نفر در رابطه هستند. هر دوی این افراد دارای اهداف ، خواسته ها ، نیازها ، تعهدات خانوادگی و حلقه دوستان خود هستند. شما باید با یکدیگر کار کنید. این "راه من یا بزرگراه" یا "این فقط همان راه من نیست". نه ، شما باید درمورد نحوه کار در روابط شما با یکدیگر برنامه ریزی کنید. ممکن است گاهی اوقات مجبور شوید که یک روز هنگام خستگی به یک تعهد خانوادگی بروید ، اما اگر همسرتان با او بیایید قدردان آن خواهد بود. تو برو. ممکن است در مورد نحوه برقراری ارتباط و بهترین کار برای یکدیگر مصالحه کنید. برخی از مردم صداقت بی رحمانه و برخی دیگر از رویکرد برازنده تر قدردانی می کنند. ارائه خدمات به برخی از فداکاری ها احتیاج دارد ، اما این احساس ضروری است که هر دو نفر در روابط مورد حمایت و حمایت قرار گیرند.
3. دلسوزی: شما و همسرتان کامل نیستید. قرار است هر دو اشتباه کرده و یکدیگر را ناراحت کنید. شما می خواهید احساسات یکدیگر را بحث کنید و صدمه بزنید. عذرخواهی و بخشش مهم است. ما روزهای بدی را پشت سر خواهیم گذاشت و به شرکای خود حمله خواهیم کرد. باید عذرخواهی کنیم شریک زندگی شما ممکن است شب گذشته برنامه خواب نامناسبی داشته باشد و تمام روز در مهمانی یکی از دوستانش بدجنس باشد. آنها عذرخواهی می کنند ، لطف می کنند و آنها را می بخشند. عذرخواهی کنید حتی اگر احساس می کنید کار اشتباهی نکرده اید اما شریک زندگی شما ناراحت است. شما هنوز هم آنها را به نوعی ناراحت می کنید و احساسات آنها معتبر است. شریک زندگی شما در مورد کار تحت فشار است اما شما نمی دانید که چگونه این مشکل را حل کنید و فقط آنها را پشتیبانی کنید. آنها قدردان آن خواهند بود. اگر نمی دانید چگونه به آنها کمک کنید از آنها س askال کنید. اگر آنها نمی دانند اما ، فقط می خواهند وقت بگذارند و به آنها وقت بدهید.
بزرگترین تشویق کننده شریک زندگی خود در تمام جنبه های زندگی آنها باشید. اگر آنها تخلیه می شوند ، از آنها بپرسید "آیا شما می خواهید مشاوره یا فقط می خواهید من گوش بدهم؟" رابطه شما فصول زیادی را پشت سر می گذارد و روزی آنها فرد مورد علاقه شما نخواهند بود ، به هر حال آنها را دوست داشته باشید. مگر اینکه آنها نشانه های واقعی سو abuse استفاده و دستکاری را نشان دهند. آن وقت است که وقت آن فرا رسیده است لطفا به احساس روده خود گوش دهید. اگر رابطه بیشتر از شادی به شما استرس می دهد ، زمان آن فرا رسیده است. اگر احساس می کنید شریک زندگی شما همیشه بنزین احساسات و نیازهای شما را روشن می کند ، زمان تخلیه است. شریک زندگی شما باید بخواهد شما را خوشحال کند و احساس امنیت کند. اگر آنها این کار را برای شما انجام نمی دهند ، ترک کنید زیرا شما لیاقت خیلی بهتر را دارید.
من آموخته ام که باید احساساتم را با او کار کنم و او را خاموش نکنم. من یاد گرفته ام که باید ارتباط موثری برقرار کنم و عصبانیت را به عنوان احساس عاطفی خود انتخاب نکنم. من آموخته ام که ببخشم و حرکت می کنم. نسبت به اشتباهات کوچک کینه نداشته باشید. دوست پسر من درست مثل من انسان است ، من باید در لحظات تاریک او هم ترحم کنم. ما باید نکات پایین خود را با هم کار کنیم و احساس خود را توضیح دهیم. ما باید برای همدیگر حاضر شویم حتی وقتی شرایط سخت است. باید ذهنم را ساکت کنم و نگذارم اضطرابم به من برسد. بلکه باید افکار اضطراب آور خود را به اشتراک بگذارم و راه حل های منطقی ایجاد کنم. مجرد بودن آسان تر است اما داشتن رابطه تجربه زندگی را برای رشد فراهم می کند. عشق باغی است که باید از آن تغذیه شود ، دستکشها را بپوش و بذرها را زمین بگذار. از باغ مراقبت کنید و نحوه شکوفایی آن را تماشا کنید.
"دوست داشتن عمیق توسط کسی به شما نیرو می دهد ، در حالی که دوست داشتن کسی عمیقا به شما شجاعت می دهد." - لائوتسه